کمتر کسی است که خبر از سیاست ها و رویدادهای روز داشته باشد و تریتا پارسی
سرپرست نایاک را نشناسد. این فرد ایرانی نما که کمترین شباهتی به ایرانی
بودن، و حتی ذره ای شرافت انسانی ندارد، سالیان زیادی است که مانند مگس
به دور کاخ سفید می چرخد و چون کنه بر پر و پای سناتورها، هیأت همکاران
ریاست جمهوری، مقامات قضایی، روزنامه نگاری، سی آی ای، و صاحب منصبان
بزرگ دیگر آمریکایی می چسبد و احتمالاً علاوه بر دریافت کمک های مالی به
عنوان مبارزه برای آزادی مردم ایران، دلال محبت جمهوری اسلامی بوده، و از
توبره آخوندان نیز تغذیه می کند.
تا کنون کوشش همه جانبه این دلال محبت آن بوده است که رابطه ای میان
آمریکا و جمهوری اسلامی به وجود آورد. آنهم نه رابطه انسانی به نفع مردم
ایران، بلکه آمریکا ضمانت کند که در هرشرایط، پشتیبان و نگهدار رژیم
اسلامی باشد. بر این اساس می بینیم که بنا به سمپاشی و توصیه این بابا و
دیگر همکارانش، دولت آمریکا تا کنون کمترین گامی به سود مردم ایران بر
نداشته است. در سال هزارو سیصدو هشتاد وهشت چند میلیون مردم ایران خود را سپر بلا کردند، و
در خیابان های تهران و چند شهرستان در برابر رژیم کشتارگر ایستادند، ولی
دولت آمریکا را که می تواند نقش بزرگ بین المللی داشته باشد سکوت مرگ فرا
گرفت. پیامد این بی توجهی، دستگیری گروه گروه جوانان جان بر کف میهن،
شکنجه، تجاوز، و یا اعدام آنان بود.
ما هرگونه بی توجهی و بی تفاوتی دولت آمریکا نسبت به این همه ستم و
ناروایی در مورد مردم دربند ایران را نتیجه مستقیم تلاش های خصمانه گروه
ناپاک به سرپرستی تریتا پارسی و افرادی مزدور و حقوق بگیر دیگر مانند
هوشنگ امیر احمدی، اردشیر عمانی، ثریا سپه پور از سازمان لابی گری کاسمی،
آرمان شهبازی، و خبر نگار بلبل زبانی چون غزل امید چند نمونه از صدها
ایران نماهای دیگر را می توان نام برد که گوشت و پوست و خونشان در ایران
و از بیت المال پرورش یافته، و اکنون سالیانی است به لابی گری به نفع
رژیم اسلامی می پردازند. یعنی کسانی که به دور احمدی نژاد نیز گرد آمده
اند، با وزیران او رفت و آمد می کنند، در ایران از او سفارش و کمک دریافت
نموده و جنایات و خیانت های او را همواره ستایش کرده اند.
یکی دیگر از شیرین کاری های ضد ایرانی تریتا پارسی گماردن یکی از همکاران
مزدو خود به نام رامین عسگرد به سرپرستی تلویزیون صدای آمریکا است. از
زمانی که عسگرد سرپرستی تلویزیون صدای آمریکا را به دست گرفت، همه برنامه
های مردمی که برای روشنگری مردم ایران ساخته می شدند، تغییر یافته، شماری
از کارمندان و همکارا ن خوب آن رسانه چون جمشید چالنگی و محسن سازگارا را
دلسرد و بیرون کردند، و از آن تاریخ بیشتر کسانی را مانند معصومه قمی
دیروز ویا مسیح علی نژاد امروز، گنجی و شماری دیگر را به تلویزیون می
آورند که هدف و برنامه هایشان پایداری و جاودانی رژیم اسلامی ویا اسلامی
دیگر به روشی دیگر است.
در زبان شیرین پارسی یادواره ای است که می گوید:« یارو خوشگل بود، آبله
هم در آورده بود». این درست حکایت تریتا پارسی سرپرست ناپاک است. این
بابا، با موس موس کردن توانسته است از یک سوی، از بیشتر مقامات آمریکایی
بهره برداری کند. با بیت المال ملت کتک خورده و در بند ایران هم که شریک
بوده، و از سوی دیگر، آخرین هنرنمایی این ایرانی نما تاکنون دریافت مزد
خیانت هایش به ملت ایران از سی آی ای آمریکا میباشد.
روزنامه های چاپ ایران هم این روزها گهگاهی مطلبی می نویسند که بهتر است
ایران با آمریکا دو به دو وارد گفتگو و مذاکره شوند. این یک هشدار بسیار
خطرناک است و در آن بوی خیانت به خوبی به مشام میرسد. می توان گفت
هم اکنون که آمریکا در افغانستان و عراق با دشواری ها و هزینه های سنگینی
روبرو است، در نتیجه دلال بازی و واسطه گری تریتا پارسی و دیگر مزدوران
ایرانی نما بر آن آمده تا با پذیرفتن نگهبانی و پشتیبانی رژیم اسلامی،
با رژیم ایران رابطه سیاسی برقرار کند. نوشتن روزنامه ها بر لزوم مذاکره
دوگانه میان آمریکا و ایران، تنها برای شستشوی مغزی دیگر، و آماده کردن
بعضی مردم خردباخته ایران است.
مزدورانی چون تریتا پارسی و لابی های مزدبگیر رژیم اسلامی تلاش دارند تا
آمریکا را وادار کنند تا با رژیم ایران کنار آمده و شرایط آخوندها را
بپذیرد.